زن
زن
يک مادر خوب به صد استاد و آموزگار مي ارزد
ژرژ هربرت
* زنان اختراعات مهمي نکرده اند ولي آنها مخترعين بزرگ را پرورش داده اند.
«اديسون»
زن
بهارم، دخترم، از خواب برخيز
شکر خندي بزن، شوري بر انگيز
گل اقبال من، اي غنچه ي ناز
بهار آمد تو هم با او بياميز
بهارم، دخترم، صحرا هياهوست
چمن زير پر و بال پرستوست
کبود آسمان همرنگ درياست
کبود چشم تو زيباتر از اوست
بهارم، دخترم، نوروز آمد
تبسم بر رخ مردم کند گل
تماشا کن تبسم هاي او را
تبسم کن که خود را گم کند گل
بهارم، دخترم، دست طبيعت
اگر از ابرها گوهر ببارد،
وگر از هر گلش جوشد بهاري؛
بهاري از تو زيباتر نيارد
بهارم، دخترم، چون خنده ي صبح
اميدي مي دمد در خنده ي تو
به چشم خويشتن مي بينم از دور
بهار دلکش آينده ي تو
«فريدون مشيري»
گلچيني از باغ معرفت
«ميرابو»
* همسر خوب، بهترين ياور در صحراي سنگلاخ و پر مخاطره زندگي است.
«اسمايلز»
* مردان قانون وضع مي کنند، زنان اخلاق به وجود مي آورند.
* مردان آفريننده کارهاي مهمند و زنان به وجود آورنده مردان مهم.
«رومن رولان»
* زيبايي در زن بدون وقار مانند تور ماهيگيري است که فرسوده و سوراخ سوراخ است.
«امرسون»
* زن، فرشته ايست که در ايام طفوليت پرستار ما، در دوران جواني کامبخش ما و در روزگار پيري تسلي دهنده ماست.
* زن پهلواني است که دليرترين مردان را در سخت ترين اوقات خشم، آرام مي کند. «هرود»
* گر زن نبود نوابغ جهان را که پرورش مي داد.
«ناپلئون»
* عشق اصيل تنها از آن زنان است.
«گي دوموپاسان»
* خانم! زيبايي شما فقط چشم را لذت مي بخشد ولي زيبايي اخلاق و فهم شما روح را نوازش مي کند.
«تريستان برنارد»
* زن گردنبند مرد است، دقت کن چه چيز را بر گردن مي آويزي.
«امام صادق(ع)»
* شنيدم مردي مي گفت راهزنها يا مالت را مي خواهنديا جانت را. اما زنها هر دو را يکجا مي خواهند.
«ساموئل باتلر»
* زن اگر موافق باشد رحمت الهي است والا بلاي آسماني است.
«علي دشتي»
* خداوند مظهر عظمتش را در وجود مادر آفريد»
«آدوين آرنولد»
* بارها سعي کرده ام گرفتاري هايم را به آب بسپارم اما تا حالا نتوانسته ام همسرم را متقاعد کنم به دريا برود.
«جي. کارتر»
* زنان چند قرن است که نقش آيينه هاي خوشايند و جادويي را براي مردان بازي کرده و آنها را دو برابر اندازه طبيعي شان نشان داده اند.
«ويرجينيا وولف»
*بسيارند مردهايي که موفقيت خود را مديون زن اولشان هستند و زن دومشان را مديون موفقيت خود.
«جيم باکوس»
* مردان در دو جا زنان را نمي شناسند: قبل از ازدواج و بعد از ازدواج.
آشنايي با فرهنگ ملل
«مثل تازي»
* زن را اگر داخل شيشه هم بکنند باز کاري را که مي خواهد مي کند.
«مثل آذربايجاني»
* زن عاقل کسي است که حرف زياد دارد بزند، ولي ساکت مي ماند.
«مثل شرقي»
* کسي که زن خوب به دست آورد بزرگترين سرمايه را به دست آورده.
«مثل چيني»
* زن و پرنده بدون آنکه به عقب برگردند مي توانند ببينند.
«مثل فرانسوي»
* بين زن کور و شوهر کر، هميشه صلح است.
«مثل يوناني»
* به زن لال هم اگر اسرار خود را بسياري فاش مي کند.
«مثل انگليسي»
* بين آري و نه يک زن نمي توان سر سوزني قرار داد.
«مثل آلماني»
* زنان هر وقت بتوانند مي خندند و هر وقت بخواهند گريه مي کنند.
«مثل انگليسي»
***
زن خوب فرمانبر پارسا
کند مرد درويش را پادشا
«سعدي»
***
در ارتباط با زنان قلب تصميم مي گيرد نه مغز.
With women the heart argues, not the mind.
جاودانه ها
با هم بينديشيم
***
ملا مي خواست پسرش را زن بدهد. يکي از دوستانش گفت: حالا زود است بگذار کمي بزرگتر شود. ملا گفت: اگر بزرگتر شود، عاقل مي شود و ديگر زن نمي گيرد.
با هم بخنديم
***
زن ذليل:
همشون ميايند جز يه نفر. بهش ميگن تو براي چي نيامدي؟ ميگه: تا زنم دستور نده از جام تکون نمي خورم.
***
سريع ترين دوربين دنيا ساخته شد. اين دوربين مي تواند از خانمها، در لحظه اي که دهانشان بسته است، عکس بگيرد.
زنان و مردان
* يک زن تا زمانيکه ازدواج نکرده نگران آينده است.
* يک مرد تا زمانيکه ازدواج نکرده هرگز نگران آينده نخواهد بود.
موفقيت:
* يک زن موفق کسي است که بتواند چنين مردي را پيدا کند!
ازدواج:
* يک مرد به اين اميد با همسرش ازدواج مي کند که تغيير نکند، ولي تغيير مي کند.
روابط:
* مرد هنگام جدايي اندکي مشکلاتش بيشتر است. 6 ماه پس از جدايي ساعت 3 نيمه شب يک پنجشنبه، تلفن مي زند و مي گويد: " فقط مي خواستم بدوني که زندگيمو از بين بردي، هيچوقت نمي بخشمت، ازت متنفرم، تو يه ديوانه اي، ولي مي خواهم بدوني باز هم يه فرصتي برامون باقي مونده. "نام اين کار تماس تلفي" ازت متنفرم / عاشقتم" است که 99 درصد مردان حداقل يک بار آن را انجام مي دهند. برخي کلاسهاي مشاوره اي مخصوص مردان براي رها شدن از اين نياز تشکيل مي شود که معمولاً تاثيري در بر ندارند.
بلوغ:
* اغلب پسران 17 ساله هنوز در عالم کودکانه بسر برده و رفتارهاي ناپخته دارند. به همين دليل است که اکثر دوستي هاي دوران دبيرستان به ندرت سرانجام پيدا مي کنند.
دست خط:
* زنان از قلمهاي خوشبو و رنگارنگ استفاده کرده و به "ي " ها و " ن" ها قوس زيبايي مي دهند. خواندن متني که توسط يک زن نوشته شده، رنجي شاهانه است. حتي وقتي مي خواهد ترکتان کند، در انتهاي يادداشت يک شکلک در انتهاي آن مي کشد!
حمام:
* در حمام متعلق به يک زن معمولي بطور متوسط 437 قلم جنس وجود دارد. يک مرد قادر نخواهد بود اغلب اين اقلام را شناسايي کند!
خواروبار:
* يک مرد آنقدر صبر مي کند تا محتويات يخچال ته بکشد و سيب زميني ها جوانه بزنند! آنگاه به سراغ خريد مي رود. او هر چيزي را که خوب به نظر برسد، مي خرد.
بيرون رفتن:
* وقتي زني مي گويد که براي بيرون رفتن يک دقيقه ديگر حاضر است، يعني 4 ساعت بعد آماده خواهد بود. با خيال راحت برويد لباسهايتان را درآورده و يک چايي براي خودتان بگذاريد و با آرامش مشغول تماشاي يک فيلم 2 ساعته شويد(و بجاي حرص خوردن، تخمه و آجيل بخوريد).
گربه:
* مردان مي گويند گربه ها را دوست دارند، اما در نبود زنان با لگد آنها را به بيرون پرتاب مي کنند!
آينه:
* زنان با مزه اند! آنها تصور خود را در هر سطح صيقلي بازديد مي کنند!! آينه، قاشق، پنجره هاي فروشگاه، برشته کننده ها...!
تلفن:
* يک زن و دوستش مي توانند بعد از برگشتن از مسافرت 2 هفته اي که با هم داشتند و بعد از جدا شدن و رسيدن به خانه، تلفن را برداشته و به مدت سه ساعت ديگر با هم شروع به صحبت کنند.
آدرس يابي:
* مردان اين را نشانه ضعف تلقي مي کنند. آنها هرگز براي پرسيدن آدرس نمي ايستند. و به مدت دو ساعت به دور خودشان مي چرخند و چيزهايي شبيه اين مي گويند: «فکر کنم يه راه بهتر پيدا کردم،» يا «مي دونيم که بايد همين نزديکي ها باشه، اون مغازه طلا فروشي رو مي شناسم» و....
پذيرش اشتباه:
* آخرين مردي که اشتباهش را پذيرفته 25 قرن پيش از دنيا رفته است!
فرزند:
* يک مرد بطور سربسته و مبهم فقط مي داند برخي افراد کم سن وسال هم در خانه زندگي مي کنند.
لباس شيک پوشيدن:
* يک مرد فقط هنگام رفتن به عروسي و يا مراسم ترحيم يا ادارات مهم لباس رسمي بر تن مي کند.
شستن لباسها:
* مردها تک تک لباس هاي موجود در کمد، حتي روپوش و اونيفرم جراحي هشت سال پيش خود را مي پوشند و هنگاميکه لباس تميزي باقي نماند، يک لباس کثيف بر تن نموده و کوه ايجاد شده از لباسهاي چرک خود را با آژانس به خشک شويي منتقل مي کنند.
عروسي:
اسباب بازي:
* مردان هيچگاه از فکر اسباب بازي رها نمي شوند. با بالا رفتن سن آنها اسباب بازي هايشان نيز گران قيمت تر و پيچيده تر مي شوند. نمونه هايي از اسباب بازيهاي مردان: تلويزيون هاي مينياتوري و کوچک، تلفنهاي اتومبيل، اکولايزرهاي گرافيکي، آدم آهني هاي کنترلي، گيمهاي ويدئويي، هر چيزي که روشن و خاموش بشود سرو صدا بکند و حداقل براي کار کردن به شش باتري نياز داشته باشد.
گل وگياه:
* زن پنج روز بعد به خانه اي پر از گلها و گياهان پژمرده بر مي گردد. کسي نمي داند چرا اين اتفاق افتاده است.
سبيل:
* هيچ زني وجود ندارد که با سبيل زيبا بنظر برسد.
اسامي مستعار
* اگر بابک، سامان، آرش و حميد با هم بيرون بروند، همديگر را گودزيلا، بادام زميني، تانکر و لاک پشت صدا خواهند زد.
پرداخت صورتحساب ميز:
* وقتي دختران صورتحساب را دريافت مي کنند، ماشين حسابهاي جيبي خود را بيرون مي آورند.
پول:
* يک زن 2000 تومان براي يک جنس 1000 توماني که نيازي به آن ندارد، مي پردازد.
بگو مگوها:
فرهنگِ زبان زنان
* ما نياز داريم = من مي خواهم.
* اين تصميم تو است = معلومِ که همين الان بايد تصميم درست را بگيري (طبق نظر من)
* هر کار مِيلته انجام بده = بعداً بايد تاوانش رو پس بدي.
* ما بايد با هم صحبت کنيم = من شکايت و گله دارم.
* حتماً، برو بکن = من نمي خواهم انجام بدي.
* نه، من ناراحت نيستم! = البته که جوش آوردم، کودن!
* خيلي قيافه ات مردونه شده = بايد يه اصلاح بکني.
* اين آشپزخانه زياد راحت نيست = يک خانه جديد مي خواهم.
* من يک کفش عروسي مي خواهم = آن 40 جفت ديگه رنگ يا شکل خوبي ندارند.
* من را دوست داري؟= خودت را آماده کن مي خواهم يک چيز گران از تو بخواهم.
* من را چقدر دوست داري؟ = من امروز يک کاري کردم که تو دوست نداري!
* من متاسفم = تو متاسف خواهي شد.
* تا يک دقيقه ديگه آماده مي شوم = کفشها تو در يبار و بدنبال يک برنامه جالب تلويزيوني بگرد.
* بله = نه
* نه = نه
* شايد = نه
* من داد نمي زنم = البته که فرياد مي زنم! چون فکر مي کنم لازم است.
* داري به من گوش مي دهي؟= ديگه ديره و کارت تمام
پاسخِ اين که «چي شده؟»
* هيچ چي= خيلي چيزها
* ديگه چي مي خواستي بشه = پريودم
* در واقع، هيچي، ولي = تو يه آدم خنگ و مزخرفي
* نمي خواهم در موردش صحبت کنم = برو که دارم جوش مي يارم!
* تو بايد نحوه برقراري ارتباط را ياد بگيري!= فقط با من موافقت کن، ديگه همه چيزت درسته!
10 چيز که فقط زنان مي فهمند.
* تفاوت بين رنگهاي شيري، استخواني و يخچالي.
* گريه کردن مي تواند سرگرم کننده و چيز خوبي باشد.
* لباس چاق
* دوستت دارم.
* يک لباس ميهماني را بيش از يکبار نمي توان پوشيد.
* تشخيص طلاي واقعي از بدل.
* به سختي مي توان يک مرد خوب پيدا کرد ولي پيدا کردن يک آرايشگر خوب تقريباً غير ممکن است.
* چرا مکالمه تلفني بين دو خانم هيچگاه کمتر از 10 دقيقه طول نمي کشد.
* مهمتر از همه اينها، شناخت ساير زنان.
دلايل اين که کامپيوتر احتمالاً مونث است:
* حتي کوچکترين اشتباه شما بيدرنگ وارد حافظه اش شده تا در آينده به منبع از آن استفاه کند.
* زبان رايج مورد استفاده براي برقراري ارتباط با ساير کامپيوتر ها را ديگران نمي توانند بفهمند.
* پيامِ «اشتباه در دستور يا فايل» بدين معني است که تو نمي داني چرا من از دستت عصباني هستم و البته به تو هم نخواهم گفت.
* به محض اينکه از فردي تعريف کنيد در ميابيد که نصف حقوق خود را بابت آن مساله براي خريد لوازم پرداخت کرده ايد.
«آنيشا گوئل»
دلايل اين که کامپيوتر احتمالاً مذکر است:
* مدلهاي بهتر هميشه در يک گوشه قرار دارند.
* در ظاهر خوب و عالي به نظر مي رسند تا اينکه به خانه ببريدشان!
* هميشه لازم است يک backup داشته باشيد.
* آنها درست هر آنچه را که بخواهيد انجام مي دهند به شرط اينکه دکمه درست را فشار داده باشيد.
* بهترين چيزي که دارند بازي است که مي توانيد خود را با آن سرگرم کنيد.
* براي اين که توجه آن را جلب کنيد اول بايد او را راه بياندازيد.
* وارد آمدن انرژي زيادي باعث مي شود تمام شب از کار بيافتند.
* اندازه شان مهم است.
«آنيشا گوئل»
***
منبع: کتاب گنجينه ما و شما
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}